کد مطلب:152337 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:215
عطای شدن حاجت شیخ عبدالرحیم شوشتری به دست مرحوم شیخ انصاری
علامه شیخ عبدالرحیم شوشتری (متوفی 1313) از شاگردان شیخ انصاری قدس سره فرمود: پس از زیارت حضرت اباعبدالله علیه السلام به زیارت حضرت ابوالفضل علیه السلام مشرف شدم.
زائری را دیدم كه پسر مسلول خود را به شبكه ی ضریح مقدس آن حضرت ارتباط داده و با توسل و تضرع شفای او را خواهان بود، یك مرتبه دیدم پسر بلند شد «و یصیح: شافانی العباس!» فریاد می زد: عباس مرا شفا داد!
بی درنگ مردم ازدحام كردند و لباسش را برای تبرك قطعه قطعه نمودند.
وقتی كه این كرامت را به چشم خود دیدم، به ضریح مطهر چسبیدم و با عصبانیت عرض كردم: عرب جاهلی را شفا می دهید و مسرور می گردانید و من كه با تحمل زحمات علم و معرفت را تحصیل كرده ام و باادب در برابرتان تمنا می كنم، حاجتم را
نمی دهید و محرومم برمی گردانید؟ اگر نیازمندی مرا رفع نكنید، ابدا به زیارتتان نخواهم آمد!
وقتی از حال عصبانیت آرامش یافتم، از تجاسر و سوء ادب خودم، به ساحت پروردگار استغفار نمودم و از محضر آن حضرت، یقین و هدایت خواستم.
بالاخره وقتی به نجف اشرف برگشتم شیخ مرتضی انصاری (قدس الله روحه) به ملاقات مفتخرم فرمود و دو كیسه پول به من داد و گفت: این آن چیزی است كه از حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مسئلت كردی (منزلی برای خود خریداری كن و به حج بیت الله مشرف شو!» و توسل من به آن حضرت برای همین دو حاجت بود. [1] .
زائری را دیدم كه پسر مسلول خود را به شبكه ی ضریح مقدس آن حضرت ارتباط داده و با توسل و تضرع شفای او را خواهان بود، یك مرتبه دیدم پسر بلند شد «و یصیح: شافانی العباس!» فریاد می زد: عباس مرا شفا داد!
بی درنگ مردم ازدحام كردند و لباسش را برای تبرك قطعه قطعه نمودند.
وقتی كه این كرامت را به چشم خود دیدم، به ضریح مطهر چسبیدم و با عصبانیت عرض كردم: عرب جاهلی را شفا می دهید و مسرور می گردانید و من كه با تحمل زحمات علم و معرفت را تحصیل كرده ام و باادب در برابرتان تمنا می كنم، حاجتم را
نمی دهید و محرومم برمی گردانید؟ اگر نیازمندی مرا رفع نكنید، ابدا به زیارتتان نخواهم آمد!
وقتی از حال عصبانیت آرامش یافتم، از تجاسر و سوء ادب خودم، به ساحت پروردگار استغفار نمودم و از محضر آن حضرت، یقین و هدایت خواستم.
بالاخره وقتی به نجف اشرف برگشتم شیخ مرتضی انصاری (قدس الله روحه) به ملاقات مفتخرم فرمود و دو كیسه پول به من داد و گفت: این آن چیزی است كه از حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مسئلت كردی (منزلی برای خود خریداری كن و به حج بیت الله مشرف شو!» و توسل من به آن حضرت برای همین دو حاجت بود. [1] .
[1] كرامات الحسينيه ج 1، ص 243، به نقل از زندگاني حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام - چهره ي درخشان ج 1، ص 304، به نقل از زندگاني و شخصيت شيخ انصاري ص 92 (با تفاوت اندكي) - كبريت احمر ص 411، ص 165 - خصائص العباسيه مرحوم كلباسي ص 215 - سحاب رحمت ص 515 - دارالسلام عراقي ص 549.